جلوه شکارگاه های ساسانی در آرایش کاخ های اموی با مقایسه موردی تاق بستان کرمانشاه و کاخ قُصَیر عَمره

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته ی کارشناسی ارشد باستان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی

2 استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی

چکیده

هنر روزگار ساسانیان در بسیاری از ویژگی‌های خود، چکیده‌ای بسیار پربار از زمینه‌های هنری ایران‌باستان و در واقع واپسین نمود آن شناخته شده است. در هنر ساسانیان، هم ویژگی درباری و هم نمودهای مذهبی به‌چشم می‌آید. در این نوشتار، تأثیر هنر ایرانی- ساسانی در زمینه جلوه‌های شکارگاه شاهانه در آفرینش هنر درباری امویان، با مقایسه موردی یکی از کاخ‌های اموی (قُصَیر عَمره) و یک اثر ارزنده از دوران ساسانیان در باختر ایران (تاق‌بستان کرمانشاه) بررسی گردید. هدف از انجام پژوهش، شناخت هرچه بیش‌تر نفوذ هنر ایرانی- ساسانی در هنر پس از آن دوره (هنر اسلامی) و به‌ویژه هنر غیرمذهبی در قالب هنری شاهانه و درباری که امویان از ایرانیان برگرفته‌اند، بوده است. در این جستار، هم‌چنین ویژگی‌های بارز هنری هر دو مورد مقایسه شده، مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت جانوران تزئین شده، گیاهان و نقش مایه‌های نمادین در هنر ساسانی موضوعی است که هنوز نیاز به اندیشه بیش‌تری دارد. هنرهای تزئینی ساسانی، اغلب نمادهایی ویژه و حتی ناشناخته را بازگو می‌کنند که برخی از آن‌ها با همان مفهوم و یا شاید بدون مفهوم نمادین در هنر اموی نیز، نفوذ کرده است. آن‌چه از نتیجه این پژوهش برآمده، نشان می‌دهد که در بسیاری از جنبه‌ها نقوش تاق بزرگ که تداعی کننده صحنه‌های شکار و بزم شاهانه است، نفوذ خود را در نگارگری کاخ قُصَیر عَمره نشان داده است. این نکته، می‌تواند بدین معنا باشد که یا هنرمندان دربار اموی که شاید برخی از آن‌ها ایرانیان بوده‌اند، از نزدیک این تاق را دیده و گرته‌برداری انجام داده‌اند و یا این‌که نمونه‌های هنری همانند آن را در دسترس داشته‌اند؛ البته این نوشتار تأکیدی ندارد که نقوش تاق‌بستان را نمونه‌ای مستقیم برای وام‌گیری هنرمندان نگارگر در قُصَیر عَمره به‌شمار آورد و تنها با معرفی نمونه‌هایی از همانندی‌های میان آنان، گوشه‌ای از تأثیر هنری، از واپسینه‌ی روزگار ساسانی به آغاز اسلام را نشان می‌دهد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effect of Sassanid Preserves in the Decorations of Omayyad Palaces:Comparison of Taq-e Bostan and Qusayr Amrah Palace

نویسندگان [English]

  • amir bahrami 1
  • Karim Hajizade Bastani 2
1 mohaghegh univercity
2 teacher/ Mohaghegh Ardabili University
چکیده [English]

Sassanid art is known in many aspects as the representative of Ancient Iranian art and also its last survivor. Both secular and religious elements can be found in the art of this period. Here, the Author is analyzing the influence of Iranian Sassanid art especially royal hunting on Omayyad royal art comparing the Qusayr amrah Palace and the Sassanid Taq-e Bostan. The goal is to determine the rule of Ancient Iranian art in developing the secular Islamic art and also to explain their characteristic foundations. As long tradition of hunting rituals and popular Iranian culture that somehow maintain combat readiness and increase physical and mental battle. With all its usual practice, the walls of the large arch Taq-e Bostan and take the most telling figure is shown. The artwork will also include a lot of detail can be seen in paintings Qusayr amrah Palace. Architecture making of Qusayr amrah Palace is obvious was the imitation of the Parthian and Sassanid architecture features. Where the paintings have appeared Qusayr amrah, the principle of respect for the Iranian arch and Painting and drawing are more patio space; or with designs, arc-shaped stage to show depth and perspective have drawn. The Hunting in Taq-e Bostan is full of movement, vitality, clash between Man and Nature and animals. There are musical instruments and dance and cheer and joy and excitement on stage at first glance the viewer’s aesthetic impact. The king is always the main element in the landscape. This feature is also a difference in the visual and narrative paintings of Qusayr amrah Palace. All of the points mentioned in Taq-e Bostan relief on the viewing angle, the way of design, coordination motifs and patterns of signification are dramatic, but the unprofessional manner in compliance with the Qusayr amrah Palace paintings. Dress styles and designs of clothes at Taq-e Bostan compared Qusayr amrah Palace paintings, Cannot be fully apparent copycat, but resemblance is visible. Of course, showing all the details on the rocks far more difficult than painting on the wall. Qusayr amrah Palace paintings in the use of various garments in various ceremonies observed. And to some extent on the type of clothing people, they identified the Position. The importance of decorated animals, plants and symbolic motifs in Sasanian art is something which still needs to be more thought. Decorative arts of Sassanid era and even more special symbols are unknown; maybe some of them with the same meaning or symbolic meaning in Umayyad art also has influence. The result of this research shows that the representations of Qusayr amrah Palace received a great impact from the high relief of Taq-e Bostan. It means that the creatures of the Omayyad art had either Iranian nationality and has seen the Sassanid Taq, or had access to similar works. However, the object is not to suggest the direct influence of Sassanid style, but to show its legacy and its role developing what is now known as the Islamic Art. Find content display in a prominent role in the great arch Taq-e Bostan which represent hunting scenes, crowned, and the battle royal banquet, the different roles of humans, animals and plants, etc. compare them with the paintings of Qusayr amrah, the Sassanid art has shown. Including aspects of the Sassanid Iranian art in the palace at Taq-e Bostan particularly large patio set can be evaluated: Impact royal life with features of gallantry, bravery and biased view of symmetry and the whole place, manner of dress, the symbols like: Mazda, Mithra, Anahita, moon, sun, fire, Tree of Life, lotus flowers, Pelmet and birds, animals.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iranian-Islamic Art
  • Taq-e Bostan Reliefs
  • Qusayr Amrah Palace
  • Painting
  • Preserve Representations
  • Sassanid
اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، الگ، 1383، هنرو معماری اسلامی (1)، ترجمه‌: یعقوب آژند، انشارات سمت، چاپ چهارم، تهران.
- احمدی، بابک، 1383، از نشانه‌های تصویری تا متن، نشر مرکز، تهران.
- پرادا، ادیت، 1357، هنر ایران باستان، ترجمه‌: یوسف مجیدزاده، چاپ نخست، دانشگاه تهران، تهران.
- پوپ، آرتور و اکرمن، فیس، 1387، سیری در هنر ایران، به تصحیح: سیروس پرهام، جلد 2، 7 و 8، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
تاجبخش، هدایت و جمالی، سیروس، 1374، نخجیران از آغاز تا امروز، انتشارات موزه‌ی آثار طبیعی و حیات وحش ایران، تهران.
- تولایی‌خوانساری، حسین، 1388، «تأثیر هنر معماری بیزانس و ساسانی بر معماری اموی»، کتاب ماه هنر، 95-86، تهران.
- دادور، ابوالقاسم و منصوری، الهام، 1385، درآمدی بر اسطوره ها و نمادهای ایران و هند در عهدباستان، انتشارات کلهر و دانشگاه الزهرا، تهران.
- رایس، دیوید تالبوت، 1381، هنر اسلامی، ترجمه‌: ماه ملک بهار، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
- رضایی‌نیا، عباس، 1387، «بازتاب هنر، سیاست و مذهب ایرانی در نقوش برجسته‌ی صخره‌ای دوران اشکانی و ساسانی»، فصلنامه مطالعات ملی، سال نهم، شماره 4، صص 44-22، تهران.
- ریاضی، محمدرضا، 1376، «بررسی و بازسازی رنگ‌های پوشاک دوره ساسانی در نقش برجسته‌های ساسانی تاق‌بستان»، یادنامه گردهما‌یی باستان‌شناسی شوش، سازمان میراث فرهنگی، صص232-209، تهران.
- علم‌الهدی، هدی، 1382، «آب در معماری ایران»، کتاب ماه هنر، شماره 58-57، تهران.
- علی پورمند، حسن و طاووسی، محمود، 1389، «ایزد بانوی آب، آناهیتا»، کتاب ماه هنر، شماره 143، تهران.
- فریه، ر. دبلیو، 1374، هنرهای ایران، ترجمه‌: پرویز مرزبان، نشر و پژوهش فروزان روز، تهران.
- فردوسی، ابوالقاسم، 1966، شاهنامه‌ی فردوسی، زیر نظر یوگنی ادواردیچ برتلس، جلد9، مسکو: آکادمی علوم اتحاد شوروی.
- کالج، مالکوم، 1380، اشکانیان، پارتیان، ترجمه: مسعود رجب‌نیا، انتشارات هیرمند، تهران.
- کرتیس، جان، 1389، بین‌النهرین و ایران در دوران اشکانی و ساسانی، ترجمه‌: زهرا باستی، سمت، تهران.
- کفشچیان‌مقدم، اصغر و یاحقی، مریم، 1390، «بررسی عناصر نمادین در نگارگری ایران:، فصلنامه باغ نظر، شماره 19، سال 8، صص 76-65.
- کوپر، جی. سی، 1379، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمه: ملیحه کرباسیان، فرشاد، تهران.
- کیل، ادوارد، 1381، «رد و نشان پارتی در هنر اسلامی»، ترجمه‌: کامیار عبدی، نشریه اثر، شماره‌های 34-33، 67-54.
- گرابار، اولگ، 1379، شکل‌گیری هنر اسلامی، ترجمه: مهرداد وحدتی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.
- محبی، حمیدرضا، 1384، «نشانه‌ها در تاق بزرگ بستان»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 23، صص 96-87.
- محمدى‌فر، یعقوب، 1387، باستان‌شناسى و هنر اشکانى، سمت، تهران.
- میشل، جرج، 1380، معماری جهان اسلام، ترجمه: دکتریعقوب آژند، مولی، تهران.
- موسوی‌حاجی، سید رسول، 1387، «تاملی دیگر در اثبات هویت واقعی و محتوای تاریخی نقش برجسته‌های تاق بزرگ بستان»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 35، صص 92-85.
- واندنبرگ، لوئی، 1348، باستان‌شناسی ایران باستان، با مقدمه‌: رومن گیرشمن، ترجمه: عیسی بهنام، دانشگاه تهران، تهران.
- هال، جیمز، 1383، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر خاور و باختر، ترجمه: رقیه بهزادی، فرهنگ معاصر، تهران.
- هوگ، جان، 1387، هنر معماری در سرزمین‌های اسلامی، ترجمه: پرویز ورجاوند. علمی و فرهنگی، تهران.
 
- Erdman, k., 1937, Das Datum Tak-I Bustan [The date Tak-I Bustan]. Ars lslamica. (Vol. 4, pp. 79-97).
- Grabar, Oleg, 1988, "La Place de Qusayr 'Amrah dans l'art profane du Haut Moyen Age." In Early Islamic Art, 650-1100, volume I, Constructing the Study of Islamic Art. Hampshire: Ashgate Publishing Limited, 2005. First published in Cahiers Archéologiques, 36 pp. 75-84.
- Grabar, Oleg., 1993, "Umayyad Palaces Reconsidered." In Early Islamic Art, 650-1100, volume I, Constructing the Study of Islamic Art. Hampshire: Ashgate Publishing Limited, 2005. First published in Ars Orientalis, 23 pp. 93-108.
- JAkobsón R., 1987, Language in Literature. Ed. Krystyna Pomorska and Stephen Rudy. Cambridge (Massachusetts), Belknap Press, ISBN 0-674-5128-3.
- Rostovtzeff, M. I., 1939, The Mithræum of Dura-Europos on the Euphrates. Bulletin of the Associates in Fine Arts at Yale, 9 (1):3-10.
- Wenco Ricciardi, R., 1996, Wall painting from Building A at Hatra. Iranica Antiqua, (31): 147-165.
Waele, A., 2004, The Figurative Wall Painting of the Sassanian period from Iran, Iraq and Syria. Iranica Antiqua, (39): 339-381.
Archnet.com