ملاحظاتی درباره ساختار معماری و کاربری چهارتاقی نیاسر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه باستان شناسی دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان

چکیده

یکی از آتشکده‌های مهم دوره‌ی ساسانی در پهنه‌ی فرهنگی کاشان، چهارتاقی نیاسر است که باوجود شهرت آن، به‌خوبی شناخته نشده است. چهارتاقی نیاسر بر فراز صخره‌ای از ارتفاعات کرکس واقع‌شده و مشرف به شهر نیاسر است. برمبنای متون تاریخی این چهارتاقی آتشکده‌ای بوده که توسط اردشیر بابکان بنیان نهاده شده است. بیش از یک سده از عمر پژوهش‌های محققان درباره‌ی آتشکده‌ها می‌گذرد و عده‌ای از آن‌ها تلاش کرده‌‌اند از نظر سبک معماری به تشریح و تقسیم‌بندی این‌گونه از معماری مذهبی دوره‌ی ساسانی بپردازند و تفسیرهای متفاوتی درباره‌ی کاربری چهارتاقی‌ها ارائه دهند. با توجه به‌شواهد سطحی، به‌نظر می‌رسد چهارتاقی نیاسر در میان مجموعه‌ای از واحدهای معماری قرار داشته است که امروزه آثار آن در پیرامون چهارتاقی دیده می‌شود. از این‌رو می‌توان فرضیه‌ی چهارتاق‌های منفرد که توسط گدار پیشنهاد شد را مورد تردید قرار داد. در این راستا مقاله حاضر با هدف بازشناسی وجوه معماری و محوطه‌ی پیرامونی آتشکده‌ی نیاسر، به‌شیوه‌ی توصیفی-تحلیلی تلاش کرده است به توصیف فنی ساختار معماری آتشکده‌ی نیاسر و محیط پیرامونی آن بپردازد. سپس مشکلات گاهنگاری و کاربری آتشکده‌ی نیاسر بر پایه‌ی متون تاریخی و سنجش‌های معماری، به‌خصوص مقایسه‌ی آن با چهارتاقی‌های مناطق همجوار، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی، ساختار معماری چهارتاقی و نیز بافت جمعیتی نیاسر به‌نظر می‌رسد از نظر مرتبه‌ی آتش، چهارتاقی نیاسر را باید از نوع آتشکده‌های محلی ارزیابی کرد. هم‌چنین بقایای واحدهای ساختمانی پیرامون چهارتاقی نیاسر دیدگاه‌های واندنبرگ و هوف را مبنی‌بر محصور بودن چهارتاقی‌ها تأیید می‌کند. مقاله‌ی حاضر به فهم صحیح از ماهیت آتشکده‌ی نیاسر و درک عمیق‌تر از اهمیت و جایگاه آن در دوره‌ی ساسانی کمک نموده ‌است. هم‌چنین بر لزوم کاوش‌های باستان‌شناختی در بنای چهارتاقی نیاسر و محوطه‌ی پیرامونی آن تأکید کرده است. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Some Remarks on the Architectural Structure and Function of the Niasar Chahar Taq

نویسنده [English]

  • Abbas Ali Rezaeinia
Assistant Professor, Art & Architecture Faculty, University of Kashan,
چکیده [English]

Čahārṭāq is one of the common patterns of religious architecture in Sasanian period. In the Pahlavi books, this type of architecture is refered to as dome (gunbad). This form is either free standing or the core of a more complex building. The chronology and function of the Čahārṭāqs are still matter of debate by scholares. Our understanding of the formation and development of the Čahārṭāqs in the Sasanian period and its continuation during the early Islamic centuries is still very scanty. In addition, there is no solid evidence to explain the nature of ritual ceremonies conducted within the Čahārṭāqs and the rank of the fire (Vahrām, Adarān, Dādgāh) venerated therein. The study and investigation of Čahārṭāqs structure play an important role in recognizing the architectural and religious traditions of the Sasanian epoch. The study of architectural structures of fire temples alongside the historical sources can lead to know of behavioral patterns in these structures. Recent scholarship has shown that fire temples were always closed buildings and these structures were in the form of complex, and the Čahārṭāq were surrounded by corridors, walls or rooms. In the central regions of Iran-known as Iran Miānak, which is considered to be one of the seven kusts of Iranshahr-, many fire temples have been identified in Qom, Kashan, Natanz and Na’in. They include Nevis, Atashkouh, Niāsar, Khorram Dasht, Vigol, Natanz, Nakhlak, Shirkouh and Qaleh dār. These cultic places have been established at the outskirst of Dasht-e Kavir.The establishment of these fire temples is an indication of the significance and spread of Zoroastrian religion in this area during the Sasanian period. Their architectural structure is a combination of simple buildings to large architectural complexes. These fire temples, built in different geographic locations, have diverse architectural structures and plans. While they have their own independent identity, they share common patterns. Niasar Čahārṭāq is one of the most important fire temples of the Sasanian period in Kashan’s cultural sphere which, despite its reputation, has not thus far been well studied. This fire temple stands on the summit of the Karkas Mountain overlooking the present-day town of Niasar. On the ground of the literary evidence, it seems that this Chahar Taq was a fire temple founded by Ardashir Babakan. Some scholars have attempted to stylistically classify and describe this type of Sasanian religious architecture over the course of the last century. An effort has also been made to offer various interpretations regarding the function of Chahar Taqs. The surface architectural evidence suggests that the Niasar Chahar Taq might have been part of a much larger architectural complex whose remains can clearly be discerned at the present time. Thus, one can refute A. Godard’s theory that the freestanding Chahar Taqs served as a “single station”. The present paper aims to provide detailed descriptions of the architectural characteristics of the Niasar fire temple and its adjacent architectural remains. The paper will also attempt to analyze and discuss the date and function of the Niasar fire temple on the basis of literary texts and architectural comparative studies in particular with The Chahar Taqs in the neighboring regions. It seems that the Niasar Chahr Taq served as a local fire temple given its geographical setting, the architectural structure of the Chahar Taq, and the population texture of Niasar. Furthermore, the presence of the architectural structures adjacent to the Chahar Taq confirms the idea, previously advanced by D. Huff and L. Vanden Berge that the Sasanain Chahar Taqs were originally enclosed rather than open. This paper also seeks to provide a deeper contribution to our understanding of the nature and significance of the Niasar fire temple.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sasanian Period
  • Fire Temple
  • Chahar Taq
  • Kashan
  • Niasar
_ بویس، مری، 1386الف، زردشتیان باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه‌ی عسکر بهرامی، تهران: ققنوس.
_ بویس، مری، 1386ب، «دیانت زرتشتی در دوران متأخر»، دیانت زرتشتی، ترجمه‌ی فریدون وهمن، به‌کوشش: کای بار، آسموسن و بویس، تهران: جامی، صص: 183-129.
_ بیر، لئونل، 1385، سروستان، ترجمه‌ی امیرحسین کرباس‌فروش، تهران: سبحان نور.
_ بیگلری، محسن؛ و پیراینده، علی، 1384، «پرونده‌ی ثبتی محور فرهنگی تاریخی نیاسر»، اداره کل میراث‌فرهنگی و گردشگری استان اصفهان (منتشر نشده).
_ پوپ، آرتور، 1373، معماری ایران، ترجمه‌ی غلامحسین صدری‌افشار، تهران: فرهنگان.
_ پیراینده، علی؛ و راعی، حسین، 1384، «پرونده‌ی ثبتی دیوار (باروی) چارتاقی نیاسر و محوطه داخل آن»، اداره کل میراث‌فرهنگی و گردشگری استان اصفهان (منتشر نشده).
_ پیرنیا، محمدکریم، 1383، سبک‌شناسی معماری ایرانی، تدوین: غلامحسین معماریان، تهران: معمار.
_ پیرنیا محمدکریم؛ و افسر، کرامت‌الله، 1370، راه و رباط، تهران: سازمان میراث‌فرهنگی کشور و انتشارات آرمین.
تاج‌بخش، رویا؛ و وندایی، میلاد، 1396، «بررسی و تحلیل باستان‌شناختی مجموعه‌ی چهارتاقی گنبد، فراشبند»، مجله‌ی پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران، دوره‌ی 7، شماره‌ی 12، صص: 226-211.
_ شاه‌حسینی، نورالدین، 1382، «طرح مرمت و احیاء آتشکده شیرکوه نائین»، اثر، شماره‌ی 35، صص: 330-328.
_ شیپمان، کلاوس، 1384، مبانی تاریخ ساسانیان، ترجمه‌ی کیکاوس جهانداری، تهران: فرزان روز.
- رهبر، مهدی، 1379، «گزارش کاوش‌های باستا‌ن‌شناسی آتشکوه»، پژوهشکده باستا‌ن‌شناسی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری (منتشر نشده).
رهبر، مهدی، 1389، «آتشکده بندیان درگز؛ یک‌بار دیگر»، پژوهش‌های باستا‌ن‌شناسی مدرس، شماره‌ی چهارم و پنجم، صص: 177-167.
_ فون دراوستن، هانس هنینگ؛ و ناومان، ردولف، 1373، تخت‌سلیمان، برگردان: فرامرز نجد سمیعی، تهران: سازمان میراث‌فرهنگی کشور.
_ قدردان، مهرداد، 1388، جایگاه نور و آتش در آیین زرتشت، شیراز: افق پرواز.
_ قمی، حسن بن محمدبن حسن، 1385، تاریخ قم، ترجمه‌ی حسن بن علی بن عبدالملک قمی، قم: کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی نجفی.
_ کاظمی، یاغش، 1393، «چهارتاقی‌ها و آتشخانه‌های ایران»، دو فصلنامه تخصصی دانش مرمت و میراث‌فرهنگی، دوره‌ی جدید، سال دوم، ویژه‌نامه نخست، صص: 102-43.
_ کریستنسن، آرتور، 1382، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه‌ی رشید یاسمی، تهران: صدای معاصر.
_ کلانتر ضرابی، عبدالرحیم، 1378، تاریخ کاشان، تهران: امیرکبیر
_ گدار، آندره، 1371، «آذرکده‌ها»، آثار ایران، به‌کوشش آندره گدار و دیگران، ترجمه‌ی ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد: آستان قدس رضوی، صص: 84-11.
_ گدار، آندره، 1377، هنر ایران، ترجمه‌ی بهروز حبیبی، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.  
_ گیرشمن، رومن، 1379، سیلک کاشان، ترجمه‌ی اصغر کریمی، تهران: سازمان میراث‌فرهنگی کشور.
_ مدرسی‌طباطبایی، حسین، 1364، قم‌نامه، قم: کتابخانه‌ حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.
_ مرادی، یوسف، 1388، «چهارتاقی میل میله‌گه؛ آتشکده‌ای از دوره‌ی ساسانی»، مطالعات باستا‌ن‌شناسی، شماره‌ی 1، دوره‌ی 1، صص: 155-183.
_ مرادی‌غیاث‌آبادی، رضا، 1380، نظام گاه‌شماری در چارتاقی‌های ایران، تهران: پژوهش‌های ایرانی و نوید شیراز
_ مرادی‌غیاث‌آبادی، رضا، 1383، بناهای تقویمی و نجومی ایران، شیراز: نوید
_ مرادی‌غیاث‌آبادی، رضا، 1387، «چارتاقی نیاسر: وضعیت طلوع و غروب خورشید در یک تقویم آفتابی باستانی»، معماری و ساختمان، شماره‌ی 16، صص: 96-94 .
_ مرادی‌غیاث‌آبادی، رضا، 1389، چارتاقی‌های ایران، تهران: ایران‌شناسی.  
_ محمدی‌فر، یعقوب؛ و مترجم، عباس، 1390، «جولیان: آتشکده‌ی نویافته ساسانی در آبدانان ایلام»، باغ‌نظر، شماره‌ی نوزدهم، صص: 77-88.
_ مشکوتی، نصرالله، 1345، «نظری به تاریخ باستا‌ن‌شناسی کاشان و بنای مشهور تاریخی مسجد سلیمان»، هنر و مردم، شماره‌ی 54 و 53، صص: 14-7.
_ مصطفوی، محمدتقی، 1382، اقلیم پارس، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
_ ناومان، رودلف، 1382، ویرانه‌های تخت سلیمان و زندان سلیمان، برگردان: فرامرز نجدسمیعی، تهران: سازمان میراث‌فرهنگی کشور.
_ نراقی، حسن، 1382، آثار تاریخی شهرستان‌های کاشان و نطنز، تهران: انجمن آثار ملی.
_ نفیسی، سعید، 1388، تاریخ تمدن ایران ساسانی، تهران: کتاب پارسه.
_ هاردی، آندره، پ.، 1371، «بنای نیاسر»، آثار ایران، به‌کوشش: آندره گدار و دیگران، ترجمه‌ی ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد: آستان قدس رضوی، صص: 156-152.
_ هالی‌یر، اولریش، 1354، «دژ، آتشگاه و چهارطاق نخلک»، گزارش‌های باستا‌ن‌شناسی در ایران، تألیف و تدوین هیأت باستا‌ن‌شناسان آلمانی، ترجمه‌ی سروش حبیبی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، صص: 439-403.
_ هوف، دیتریش، 1379، «گنبدها در معماری اسلامی»، ترجمه‌ی کرامت الله افسر و محمدیوسف کیانی، معماری ایران دوره‌ی اسلامی، گردآورنده: محمدیوسف کیانی، تهران: سمت، صص: 422-403.
_ هوف، دیتریش، 1392، «شکل‌گیری و ایدئولوژی دولت ساسانی»، ساسانیان، ویراسته‌ی وستا سرخوش کرتیس و سارا استوارت، ترجمه‌ی کاظم فیروزمند، تهران: نشر مرکز، صص: 75-40. 
 
- Houtum Shindler, A., 1896, Eastern Persian Irak, London: J. Murray.
- Huff, D., 1975, “Sasanian Chahar Taqs in Fars”, in: Bargherzadeh, F. (ed.), Proceedings of the IIIrd Symposium on Archaeological Research in Iran (Téheran 2nd-7th November 1974), Teheran: Iranian Centre for Archaeological Research: 243-254.
- Kaim, B., 2004, “Ancient Fire Temples in the Light of the Discovery at Mele Hairam”, Iranica Antiqua, 39: 323-337.
- Kleiss, W., 1989, “Niasar - Chahar Taq und Burg-Siedlung”, In: Archaeologia Iranica et Orientalis, Miscellanea in Honorem Louis Vanden Berghe. Edenda Curaverunt L. De Meyer et E. Haerinck. Gent, II: 663-674.
- Kleiss, W., 1999, “Der Chahartaq von Navis im Bergland von Tafresh”, in: The Iranian World: Essays on Iranian Art and Archaeology Presented to Ezat O, Negahban, Edited by: Abbas Alizadeh, Yousef Majidzadeh, Sadegh Malek Shahmirzadi, Tehran: Iran University Press: 200-209.
- Naumann, R., 1967, “Sasanidische Feueraltäre”, Iranica Antiqua, VII: 72-76.
- Razmjou, Sh. & Amin Tafreshi, B., 2006, “A Man–Made Mitra Temple”, in: www.cais_soas.com.
- Schippmann, K., 1971, Die Iranischen Feuerhiligtumer, Berlin/New York: Walter de Gruyter.
- Vanden Berghe, L., 1965, “Nouvelles Découvertes de Monuments du feu d'Epoque Sassanide”, Iranica Antiqua, 5: 128-147.
- Vanden Berghe, L., 1977, “Les Chahar Taqs du Pusht-i Kuh Luristan”, Iranica Antiqua: 12, 175-190.